{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
pass on
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
منتقل کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مردن، در گذشتن
معنی pass on, معنی حشسس خئ, معنی pass on, معنی اصطلاح pass on, معادل pass on, pass on چی میشه؟, pass on یعنی چی؟, pass on synonym, pass on definition,
معنی Yasir Arafat
,
ترجمه Yasir Arafat
به فارسی,
معنی در دفتر روزنامه وارد کردن، در دفتر ثبت کردن، دفتر , روزانه نگاه داشتن
,
ترجمه در دفتر روزنامه وارد کردن، در دفتر ثبت کردن، دفتر , روزانه نگاه داشتن
به انگلیسی,
معنی Non
,
ترجمه Non
به انگلیسی,
معنی سنخی، نوبتی، نوبهای، برجسته، شاخص، معروف
,
ترجمه سنخی، نوبتی، نوبهای، برجسته، شاخص، معروف
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی